چطور یه کنکوری با انگیزه بمانیم؟ (قسمت اول)
خیلی هامون بلدیم هدف های خیلی خوبی برای خودمون تعریف کنیم و اگه الان ازتون بخوام که اهداف زندگیتون رو مطرح کنید، حتما دو سه تا هدف خیلی مهم و شیرین در ذهنتون هست. بری همین نمی خوام اینجا در مورد اهمیت هدف و نقش هدف در زندگی باهاتون صحبت کنم، بلکه می خوام در مورد راه هایی که ما رو می تونه به اهدافمون برسونه صحبت کنم.
خیلی از ما هدفی رو مشخص می کنیم و شاید بزرگترین کاری که برای رسیدن به هدفمون انجام میدیم این باشه که یکی دو هفته با انرژی و پرقدرت شروع می کنیم به درس خوندن ولی رفته رفته این انرژی رو از دست میدیم و بعد از یکی دو ماه، ما می مونیم و تعجب از نداشتن اشتیاق و یا حسی از تمسخر نسبت به اهدافی که برای خودمون مشخص کرده بودیم.
این مشکل، مسئله خیلی از ماهاست. بلدیم هدف داشته باشیم ولی بلد نیستیم چه کارهایی برای رسیدن به اهدافمون انجام بدیم.
موافقید چند راهکار خوب و عالی با هم یاد بگیریم؟
- هیچوقت بعد از مشخص کردن هدف، تا یه کاری براش انجام ندادی، بیخیال نشو
تا زمانی که در همون حالت هدفگذاری هستی، باید یه کاری کنی که تو رو به هدفت متعهد کنه. با ثبتنام در یک کلاس یا دوست شدن با یکی که بتونه برات انگیره مضاعف ایجاد کنه، یه قرار ملاقات، یه برنامه ریزی
به این می گیم ایجاد ساختار. شما باید ساختارهایی رو ایجاد کنی که مجبورت کنه ادامه بدی.
ماشین با یه جرقه روشن می شه و اگه این جرقه به مخزن انرژی متصل نباشه، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. برای همین ما خیلی وقتها با حرفی که از یک معلم، دوست یا یه فیلم انگیزشی می شنویم، انگیزه زیادی می گیریم ولی چون این جرقه به سیستم یا ساختاری وصل نمی شه، یه چند روز یا حتی چند ساعت با انگیزه می شی ولی بعدش چراغت خاموش می شه.
برای اینکه بتونی از جرقه ای که برات ایجاد شده، استفاده کنی، باید در همون حالت یه ساختار ایجاد کنی، مثلا با یکی از دوستات یا اعضای خانواده قرار بذار که من هر روز گزارش کارم رو برات می دم و تو هم هر روز باید ازم گزارش کار بخوای. با اینکار خودت رو یه جورایی به دردسر می اندازی. دردسری که به نفعته و تو رو مجبور می کنه در مسیر بمونی
- زندگیت رو با اهدافی که می خوای، هماهنگ کن
قبل از اینکه این قسمت رو توضیح بدم یه سوال رو راستکی به خودت جواب بده:
از وقتی که برای درس خوندن اختصاص میدی لذت می بری یا چون راه دیگه ای نداری داری اینکار رو می کنی؟
اگه جواب سوال بالا برات مثبته، یعنی تونستی برای درس خوندن معنایی در زندگیت پیدا کنی و اگه جوابت منفی باشه، یعنی درس خوندن داره زندگی رو ازت می گیره و دشمن زندگیته.
در فیزیک میحثی هست به نام بردارها که اشاره به نیروهای مختلفی هست که برای یک جسم وارد می شه. این درس یاد میده که برآیند نیروها چقدر و در چه جهتی خواهد بود. در مورد درس خوندن و موفقیت در کنکور هم مبحث بردارها می تونه بهمون برای درک موضوع کمک کنه.
اگه اهداف تحصیلی که برای خودت انتخاب کردی با روند زندگی که می خوای برای خوت داشته باشی، یکی باشه، اونوقت وقت گذاشتن برای درس و کنکور جزیی از زندگی می شه که می خوای داشته باشی. ولی اگه اینطور نباشه، اونوقت همه اینها تلاش ها برای درس خوندن و موفقیت تحصیلی و شغل خوب، برات می شه اجبار و مجبوری درس خوندم هم چند هفته بیشتر دوام نمیاره.
برای همین برای اینکه بتونی هر روز انگیزه بیشتری برای تلاش کردن بدست بیاری، باید زندگیت رو با اهدافی که می خوای بهش برسی، یکی کنی. نه اینکه زندگی با درس و هدفت متفاوت باشه. در این صورت نتیجه نمی گیریم.
ازت می خوام مثل ورزشکاری باشی هر روز با شور و شوق و با هدف رسیدن به قهرمانی در رشته خودش، میره باشگاه و صبح تا شب به امید قهرمانی داره تمرین و تلاش می کنه. چون زندگیش برای هدفیه که براش تصمیم گرفته. این ورزشکار هدفش با زندگیش یکیه و اصلا زندگی می کنه که به هدفش برسه. من هم از تو که کنکوری هستی، همینو می خوام.
اهداف شغلی و تحصیلی که برای خودت در نظر گرفتی و هدفی که از زندگیت می خوای رو یکی کن تا برآیندهای بردارهات همراستا و هم نیرو باشن.
- برای خودت آئین پیدا کن
اگه زندگی افراد موفق رو پیگیری کنی، می بینی یکی از مهمترین مهارت هایی که داشتن، این بوده که کنترل خودشون و حالت و حسی که باید داشته باشن، رو تونستن در دست بگیرن. اونها برای اینکه بتونن همچین کنترلی داشته باشن، هر روز یک برنامه ثابت و منظم رو برای خودشون تعریف می کنن و دونه به دونه اون کارها رو انجام میدن.
برای مثال مشخص می کنن که هر روز دقیقا چه ساعتی باید بیدار بشن، هر روز 5 صفحه کتاب باید بخونن ، در طول روز چند ساعت برای چه کاری باید وقت بذارن، چه پیج ها و سایت هایی رو باید پیگیر باشن و .... . تو هم اگه می خوای موفق بشی، باید برای خودت سبک زندگی داشته باشی. تو هم بر اساس شرایط و اهداف خودت باید سبک زندگیت رو تعیین کنی تا قدم به قدم تو رو به اهدافت بتونه برسونه.
یه ورزشکار باید سبک زندگی ورزشکاری داشته باشه و یه کنکوری باید سبک زندگی کنکوری. برای همین باید برای خودت آئین تعریف کنی. اینکه از چه ساعتی باید شروع کنی، چند ساعت مطالعه داشته باشی، تکنیک های تصویر سازی ( در ادامه مطرح می شه) رو در چه زمان های ثابتی اجرا کنی و تمام کارهای ثابتی که باید هر روز انجام بدی رو باید به سبک زندگی خودت تبدیل کنی.
همه این کارها رو انجام میدیم چون اگه بتونیم کنترل چیزیکه روی اون تمرکز داریم رو بدست بگیریم، اون روز بهترین روز زندگیمون می شه و می تونیم پرقدرت ترین معنا رو برای زندگی مون پیدا کنیم.
همین الان تو داری با یه سری آئین ها و سبک زندگی داری رفتار می کنی که قبلا برات بصورت خودکار و ناخودآگاه ایجاد شدن. هر روز یه رفتارهای خاصی داری، یه کارهای خاصی رو باید انجام بدی و از این دست. ولی تو به عنوان یه کنکوری باید بتونی سبک زندگی کنکوری خودت رو تعریف و اجرا کنی.
اگه در حال حاضر قدم زدن هر روزه با دوستان جز سبک زندگیت باشه، برای اینکه بتونی سبک زندگی کنکوری داشته باشی، باید این روال رو تغییر بدی.
اگه سبک زندگی فعلی تو اینه که هر روز 3 ساعت گیم بازی کنی، برای سبک زندگی کنکوری این مطمئنا جواب نیست.
نویسنده: سعید مقصودی خسروشاهی
