چگونه در فرزندم علاقه درسی ایجاد کنم؟
معمولا با بچه ها تا کلاس ششم و نهایتا هفتم مشکل خاصی با درس خوندنشون نداریم و همونی هستن که می خوایم ولی از هفتم به بعد قضیه فرق می کنه.
بچه ها بدلیل تکامل فکری و شناختی که در دوره نوجوانی بدست میارند، به یک سوال مهم می رسند و اون هم اینه: که چی؟
این بچه ها دیگه قرار نیست همون بچه های سابقی باشند که هر کاری پدر و مادر می گفت، بگن چشم. از این به بعد برای انجام دادن هر کاری، اول باید چرایی قانع کننده براشون پیدا کنیم و بعد ازشون درخواست کنیم که انجام بدهند.
قبلا می گفتیم سفره رو جمع کن و این اتفاق می افتاد ولی حالا باید بگیم: لطفا در جمع کردن سفره کمکم کن و حتی دلیلش رو هم بیان کنیم مثل :امروز نهار گذاشتن خیلی خسته ام کرد.
یا اینکه وقتی بلند شدی، تخت خوابت رو مرتب کن که باید عوضش بگیم اولین کار هر روز کسی که می خواد موفق باشه اینه که تخت خوابش رو مرتب کنه. انجام اینکار باعث می شه حس خوبی بهت دست بده و روز خوبی رو شروع کنی و بتونی که این حس رو ادامه بدی.
این مثال ها یعنی رفتار شما والدین هم باید نسبت به رشد سنی و فکری فرزندتون تغییر کنه و از روش های بهتری استفاده کنید.
ولی مهم ترین دغدغه هر پدر و مادری درس خواندن فرزندش هست. نیاز ضروری که هزینه زیادی رو در بر داره و وای از روزی که شاهد نمره های بد باشیم.
گفتیم که بچه ها نهایتا تا هفتم با درس خواندن مشکل خاص فکری و ایدئولوژی ندارند ولی از هفتم به بعد باید چرایی قانع کننده بابت زحمات و سختی هایی که برای درس خواندن باید بپذیرند، پیدا کنند و اگه در پیدا کردن این چرا ناکام باشند، به دشوارترین و سخت ترین شکل ممکن، ادامه تحصیل خواهند داد.
جواب دادن به "که چی درس خوندن" به سادگی درخواست برای جمع کردن سفره نیست
یکم پیچیده تر و پر کارتر از این حرف هاست و زمان می بره ولی هر چه زودتر باید شروع کنیم.
برای اینکار باید بدونیم چیزی که نوجوان ما می خواد و تشنه ان هست، چیه؟ مهمترین تشنگی نوجوان ما، از اولش هم، دیده شدنه و با توجه به امکانات ارتباطی که الان در اختیار فرزندان ما هست و علی الخصوص، اینستاگرام، عطش بسیار زیادی بین نوجوانان ما هست تا توانمندی ها، زیبایی ها و شیرینی ها و امتیازات خودشون رو به همه اعلام کنند و لایک بگیرن و هرچه لایک بیشتری داشته باشند بیشتر حس می کنند: من هم، هستم.
کاری که باید انجام بدیم اینه که مسیر رسیدن به این نیاز ها رو اصلاح کنیم یا بهبود ببخشیم. برای اینکار باید چشم بینا داشته باشیم. چشمی که توانمندی ها و استعدادهای فرزندمون رو می بینه و به اونها بها می ده هر چند زیاد باب میل ما نباشه.
بها دادن به توانمندی ها و قابلیت های فرزندمون باعث می شه، زیاد به سمت توجه به امتیازات ظاهری کشیده نشه و نسبت به نشون دادن توانمندی های علمی، هنری و ورزشی رغبت و تلاش بیشتری نشون بده و این دقیقا همون چیزی هست که می خواهیم.
فرزند ما از بین این سه تا، یعنی علم، هنر و ورزش، یکی رو به عنوان محور اصلی فعالیت های خودش بر اساس سه ملاک زیر انتخاب می کنه:
- تجربه (بسترها و شرایط ایجاد شده): اگر ما فرزندمون رو به کلاس فوتبال ثبت نام کرده باشیم ولی در پژوهشسراهای دانش اموزی و مسابقات علمی ازش نخواسته باشیم، شرکت کنه و نسبت به کلاس های هنری هم توجهی نشون ندیم، به احتمال خیلی زیادی فرزند ما پاش رو می کنه در یک کفش که من می خوام فوتبالیست بشم.
معمایی در کار نیست، تنها بازخورد عملکردهای ماست. آیا همانند کلاس های ورزشی مختلف، برای اونها این فرصت رو ایجاد کردیم که در زمینه های علمی و پژوهشی هم خودشون رو نشون بدن.
اگه این اتفاق نیوفتاده پس چطور انتظار داریم، فرزندمون بخواد یه دانشمند یا حداقل دکتر، مهندس یا وکیل بشه؟؟!!
- علاقمندی و استعداد شخصی: فرزند ما هم مثل نوجوانی های خودمون، علایق خاص خودش رو داره و خودش به خوبی می تونه حس کنه که در چه زمینه هایی توانمندی فوق العاده داره- یعنی استعداد- و بهترین نقش پدر و مادر اینه که بهش کمک کنیم، خودش رو بهتر و دقیق تر بشناسه. این موضوع خودش یه دنیا حرفه که مربوط می شه به موضوع استعدادیابی.
- بهایی که خانواده یا اجتماع به توانمندی هاش می دهد: به این می گیم اثر نگرش اجتماع. نوجوان تنها برای خودش زندگی نمی کنه بلکه بیشتر عمرش رو برای دیگران زندگی می کنه. دیگرانی که براش مهم باشند. مهمترین دیگران برای نوجوان ما، خانواده است، اگر نشد، دوستان، اگر نشد فضای عمومی جامعه و اگر نشد فضای مجازی جامعه.
نقش خانواده اینجا کاملا مشخصه. اگر خانواده به توانمندی های فرزند اهمیت بده، نوجوان نیاز کمتر و غیر ضروری تری به تائید و تشویق شدن توسط حلقه های دیگه نخواهد داشت.
نکته کلیدی اینجاست که اگه فرزند ما در زمینه ای بسیار توانمند و دانا ظاهر بشه، به احتمال خیلی بیشتری سعی خواهد داشت در زمینه هایی دیگری از جمله تحصیلی هم تجربه توانمندی و دانایی رو داشته باشه و طعم شیرینش رو چشیده چون می دونه که برای نمونه بودن باید همه جا نمونه باشه.
مجموعه ای از این اقدامات و مهارت های ارتباطی ظریف و ریز و درشتی که می تونیم با فرزند خودمون داشته باشیم، می تونه آنها رو نسبت به آنجا کاری های مفیدتر و آینده سازتر هدایت کنه. شما باید حواساتون جمع باشه تا توانمندی ها و ظرفیت های بالقوه نوجوانتون رو کشف کنید و برای رشد و شکوفایی اون، بستر ها و زمینه های موثر رو براش فرآهم کنید.
با انجام اینکارها، بالاخره نوجوانتون متوجه ظرفیت ها و توانمندی هاش میشه و اینجاست که خودش برای موفقیت تحصیلی خودش شبانه روز تلاش می کنه، دنبال مقالات و دوره های آموزی مختلف میره، سایت های علمی مرتبط با علاقه خودش رو جستجو می کنه، از شما به جای وسایل و سیستم های بازی، یه سری امکانات لازم برای پیشرفت علمی و مهارتی طلب می کنه و خوب می دونم که چقدر دوست دارین همچین فرزند توانمند و دانایی داشته باشید.
هیچ چیز اتفاقی نیست.
نوشته: سعید مقصودی خسروشاهی/ سردبیر