من نوجوانم/ سید پدرام مرتضی پور
این دلنوشته به قلم سید پدرام مرتضی پور، دانش آموز کلاس هفتم از مدرسه حاج حسن بهبود اسفهلان برای سایت نوجوانی.کام نوشته شده است.
از پدرام عزیز و خانواده محترمشان قدر دانیم.
روزها، هفته ها، سال ها از پی هم می گذرد. روز تولدم به یاد می آید که یکسال بزرگتر شده ام و من چقدر خوشحالم از این بزرگ شدن.
آری جسم و جان و بدنم هم به یاد می آورم که بزرگتر شده ام و پایه دوران نوجوانی نهاده ام.
جوش های ریز صرتم، موهای ریز بدنم نشان از ورود من به نوجوانی می دهد.
نوجوانی دوران خاصی از زندگیست. نه آنقدر کوچک و کم سن هستی که بچه بدانند تو را. نه انقدر بزرگ و رشید هستی که تو را در جمع بزرگان جا دهند؛ یعنی بین زمین و آسمانی
دوران نوجوانی حساسیت های زیادی در پی دارد. با یک نگاه پدر می توان تا مرز افسردگی پیش بروی و یا یک لبخند و نوازش مادر، تا حد اعلا پر از انرژی شوی و سرشار از شوق زندگی
با هوای ابری و بارانی دلت می گیرد و با هوای آفتابی دستی به سراغت می آید. گاهی دلت برف زمستانی می خواهد و گاهی دلت هوای تابستان می کند.گاهی چنان پر از انرژی هستی که ورزش می کنی تا خود را برای المپیک جهانی آماده کنی و گاهی چنان تنبل و سست که جورابهایت را هم نمی توانی پیدا کنی. اصلا خودت هم نمی دانی چه می خواهی.
می خواهی خودت را کودک حساب کنی ولی می بینی بزرگ شده ای. می خواهی خودت را بزرگ نشان دهی ولی دوست داری کودک بمانی
باید رفتارت را عوض کنی. دیگر باید متین و سنگین باشی. انتظارات خانواده، دوستان و جامعه از تو بیشتر شده است. باید مسئولیت بعضی کارها را بر عهده بگیری. باید در کارهای روزمره خانه شرکت کنی، بعضا خرید خانه را بر عهده بگیری. در نظافت و بهداشت خودت کوشا باشی. مسئولیتت سنگین شده است.
می گویند تو بزرگ شده ای و بین دوران شیرین بودن ها و نبودن ها و بین شاید ها و نباید ها، بین باش و نباش در مانده ای.
نوجوانی یک پل است. پلی که دوران زیبای کودکی را به دوران رویایی جوانی و صل می کند. پل زیبا، حساس و ظریف. ما اگر بتوانیم از این پل به سلامت رد شویم، می توانیم برای دوران جوانی خود اهداف بزرگ و قشنگی در نظر بگیریم. نوجوانی دورانی است که می توان طرح ابتدایی زندگی را کشید و در جوانی به ان طرح و رنگ و زندگی بخشید.
دوستان عزیز بیایید این دوران را بسلامت و زیبایی بگذرانیم.
سید پدرام مرتضی پور/ آبان 1403