چگونه در فرزندم انگیزه تحصیلی ایجاد کنم؟
جهت مشاهده ویدئویی این محتوا، اینجا کلیک کنید
بی شک یکی از مهمترین دغدغه های والدین در قبال فرزندان، بهبود عملکرد تحصیلی آنان است. اما در این راستا معمولا با چالشی بزرگ روبرو هستیم و آن این است که فرزندان ما تمایل چندانی برای مطالعه ندارند و به همین دلیل روحیه تلاش، پشتکار خود را نمی توانند در زمینه تحصیلی خرج کنند و باعث عملکرد ضعیف تحصیلی در آنان می شود. از طرفی عملکرد موفق تحصیلی نقش مهمی در اشتغال و میزان درآمد مالی آنها در آینده دارد و بعضا هزینه های بسیاری نیز بابت مسائل تحصیلی برای فرزندان خرج می شود و والدین نیز از فرزندان خود انتظار دارند عملکرد تحصیلی خوبی از خود نشان دهند. لذا یک کشاکشی بین والدین و فرزندان شکل می گیرد که در آن هیچ یک از طرفین ناحق نیستند.
با توجه به شرایط بالا، در این مقاله قصد داریم به ذکر نکات و مواردی بپردازیم که با اجرای آنها می توانیم فرزندان خود را نسبت به علم و یادگیری علاقمند کنیم. در این مقاله صرفا به دلایل و راهکارهایی پرداخته ایم که از طرف والدین یا فرزندان قابل اجرا باشد و به دلایل متعددی که می تواند از سوی نظام آموزش و پرورش باشد، بدلیل اینکه نمی توانیم تغییری در آن ایجاد کنیم، نپرداخته ایم. اما یقین دارم با اجرای نکات زیر می توانیم تا حد بسیار زیادی ضعف های ساختاری نظام آموزش و پرورش ایران را پوشش دهیم و حداقل برای فرزند خود شرایط مناسبی برای رشد و پیشرفت علمی و مهارتی آنان فرآهم کنیم.
انسان و یادگیری
قبل از اینکه سراغ دلایل و راهکارهای بی رغبتی تحصیلی برویم، بهتر است نگاه کلی به موضوع یادگیری در انسان داشته باشیم.
ما انسانها از بدو تولد و به صورت فطری، دنبال یادگیری بوده ایم و همیشه از اینکه چیزهای جدید بیاموزیم لذت می بریم. همیشه بدنبال شکوفایی و رشد خود هستیم و سعی می کنیم بهتر از دیروزمان باشیم ولی چه می شود که با پا نهادن به دوران تحصیل این گرایش ذاتی کم کم رنگ می بازد و به جایی می رسیم که لازم است با صرف انرژی بسیار، فرزندان را به کمی مطالعه ترغیب کنیم.
به استناد تجربه چندین ساله خود در آموزش و پرورش دریافته ام که هرچه از دوران تحصیل دانش آموزان می گذرد، در بسیاری از موارد انگیزه تحصیلی در پایه های بالاتر،کاهش می یابد و زمانی می رسد که ته مانده انگیزه بیرونی دانش آموزان معمولا در مقطع دوره اول متوسطه تمام می شود و در این دوره بیشترین آمار بی انگیزگی تحصیلی فرزندان، خودش را نشان می دهد. فرزندان ما ذاتا انگیزه یادگیری دارند ولی چشمه های این یادگیری رسوب بسته اند که باید با رسوب زدایی این چشمه، جانی دوباره به ذات یادگیرنده فرزندانمان ببخشیم.
دلایل و راهکارهای بی رغبتی تحصیلی در فرزندان
ابتدا بایستی بدانیم که اشکال کار کجاست و چه عوامل ریز و درشتی دست به دست هم می دهند تا به یکباره شاهد بی انگیزگی تحصیلی فرزندمان می شویم. این موضوع بسیار چالش مهمی است که سعی کرده ایم در این مقاله به آن بپردازیم و در کنارش راهکارهای کاربردی را بررسی می کنیم.
از مهمترین دلایل بی رغبتی تحصیلی دانش آموزان عبارتند از:
- مقایسه شدن
فرزندان ما هر کدام ویژگی و خصوصیات متفاوتی دارند به همین دلیل زمانی که از روش های مختلف مقایسه کردن، مانند تعریف کردن از دیگری، رتبه بندی و یا روش های دیگر، فرزند خود را با سایر دانش آموزان مقایسه می کنیم، در بیشتر موارد فرزند ما به جای اینکه انگیزه بیشتری برای تلاش پیدا کند، بیشتر به ضعف ها و ناتوانی های خودش باور پیدا می کند و رفته رفته خود را فردی بی لیاقت و ناتوان ارزیابی می کند و در نتیجه امید خود را از موفقیت در زمینه تحصیلی از دست می دهد و نسبت به تحصیل بی انگیزه می شود.
هیچگاه مقایسه کردن روش درستی برای ایجاد انگیزه نیست چراکه اگر در چنین وضعیتی فرزند ما برتر از بقیه باشد، دچار غرور و تکبر و بی مهری می شود و اگر چنانچه فرزند ما در این مقایسه سمت شکست خورده قرار بگیرد، دچار احساس حقارت و عزت نفس پائین می شود.
- نمره همه چیز است
ملاک قرار دادن بیش از حد نمره در ارزیابی عملکرد فرزندمان، باعث می شود تلاش های او را برای موفقیت نادیده بگیرم و به جای اهمیت دادن به تلاش حداکثری، به کسب نمره حداکثری اهمیت دهیم. در حالی که در آموزش و پرورش هدف این نیست که همه یک شکل و همسان باشند، بلکه هر کسی با توجه به خصوصیات و ویژگی های فردی و شخصیتی، می تواند از آموزش های اولیه ای که نظام آموزش و پرورش در اختیار دانش آموز قرار می دهد، بایستی مسیر تحصیلی و شغلی رو خود را انتخاب کند و در همان راستا بدنبال کسب دانش و تخصص و مهارت برود. لذا تاکید بیش از حد نسبت به کسب نمره های بالا، بدلیل اینکه کسب نمره به عوامل بسیاری همچون، عوامل روانی، نحوه تدریس دبیر، شرایط آزمون و... بستگی دارد که شاید مورد توجه قرار نگیرند و لذا اینکه تمام مسئولیت کسب نمره به عهده دانش آموز گذاشته شود، با ایجاد تنش روانی، باعث دوری فرزند شما از فرایند آموزش می شود.
نکته دیگر اینکه ممکن است نمرات درسی فرزندمان در حد متوسط باشد ولی اگر در کنارش به فعالیت های مهارتی و علمی- پژوهشی ویژه ای نیز بسیار علاقه نشان می دهد، این اتفاق بسیار ارزشمند است و مطمئنا باید همین فعالیت های مهارتی و پژوهشی را با قدرت بیشتری ادامه دهد.
- بی توجهی به استعدادها
نگاه تک بعدی به فرزندمان و تبدیل کردن آنان به افرادی برای کسب نمره، بدترین خیانتی است که در قبال بذر وجود فرزندمان می توانیم انجام دهیم. سوال اینجاست که آیا تمام وجود و توانمندی فرزندم، در کسب نمره خلاصه می شود؟ آیا تمام ظرفیت وجودی فرزندم همین کسب نمره است یا استعداها و ظرفیت های دیگری هم در او دیده میشود؟
توجه کردن به سایر علایق و استعداد ها و ایجاد زمینه های رشد و شکوفایی فرزندمان در افزایش میل و رغبت تحصیلی بسیار تاثیر گذار است دلیلش هم این است که فرزند ما دلیل و معنایی برای تحصیل و تلاش های خود پیدا می کند و می تواند هدفمند و متمرکز در زمینه یا زمینه های علمی و مهارتی دانش و مهارت خود را افزایش دهد.
ثبت نام فرزندان در کلاس ها یا دوره های علمی-پژوهشی و علمی- مهارتی مانند، آزمایشگاه زیست، شیمی،فیزیک، نجوم، رباتیک، طراحی لباس، سازه های ماکارونی و کلاس هایی از این دست که می تواند دانش بدست آمده را به یک فرآیند کاربردی و قابل استفاده تبدیل کند، بسیار بسیار می تواند انگیزه علمی فرزندان ما را افزایش دهد و آنها را برای یادگیری بیشتر علم، علاقمند کند.
تاثیری که اجرای این بند می تواند در ایجاد رغبت تحصیلی داشته باشد، بسیار چشمگیر است و حتما پیشنهاد می شود که از ظرفیت های پژوهشسرای های دانش آموزی شهر خود و یا موسساتی که این خدمات را ارائه می دهند، استفاده کنید.
- درس یک تنبیه است
رفتاری هایی که درس و فعالیت تحصیلی را به عنوان یک تنبیه قلمداد کند، رفته رفته نگاه فرزند به درس و تحصیل را منفی می کند. به عنوان مثال وقتی والد یا دبیری فرزند را از طریق نوشتن چندباره یک مطلب و یا حل چندباره مسئله ای، تنبیه می کند، مطمنا نگاه فرزند به تحصیل، نگاه تنبیهی خواهد بود و از آن متنفر خواهد شد.
درست است که فرزند ما برای پیشرفت تحصیلی به تمرین و تکرار مباحث نیاز دارد، ولی باید از بیان و درخواست متفاوتری برای انجام دوباره یا چندباره تکالیف استفاده کرد. به عنوان مثال با او مطرح کنیم که تو برای اینکه در این مبحث قوی شوی، باید این مطلب را چندین بار بنویسی که بتوانی آنرا را بهتر یاد بگیری و در خاطرت نگاه داری، برای همین من از تو به عنوان والد (یا دبیر) می خواهم که این مطلب رو 5 بار با دقت بنویسی (یا حل کنی).
زمانی که فرزند شما نمی تواند موضوعی را درک کند، بهتر است از او بخواهید در مورد آن مبحث در اینترنت تحقیق و جستجو کند و با مطالعه مطالب بیشتر، درک خود را از موضوع بیشتر کند. با این روش علاوه برا اینکه فرزند شما به درک بهتری از موضوع می رسد، تحقیق و پژوهش را نیز می آموزد و می تواند در سایر مباحث نیز جهت ارتقا دانش و مهارت خود، از این روش استفاده کند.
- نا امیدی از آینده
گاهی فرزندان ما دچار بی هدفی و نا امیدی می شوند. در این صورت بهترین واکنش ما بایستی این باشد که با تمرکز بر استعدادها، علاقمندی ها و توانمندی های فرزندمان، نگاه او را نسبت به خودش و لیاقت هایش تغییر دهیم و با همراهی یکدیگر در مورد ترسیم نقشه راه آینده، با او همکاری کنیم و راهکارهای و پیشنهادهایی را به او بدهیم که بتواند او را نسبت به آینده تحصیلی و شغلی اش امیدوار کند. در واقع باید ارزش های شخصی دانش آموز را با موضوع تحصیل نهادینه کنیم تا زندگی و تحصیل فرزند ما، همسو و هم جهت پیش برود.
- انتظارات غیر واقع بینانه
گاهی با استفاده از صفت های هوشی مثبت سعی داریم، فرزندمان دید مثبتی نسبت به خودش پیدا کند و بر همان اساس تلاش کند. صفت هایی مانند: تو اگه روزی 2 ساعت درس بخونی نابغه می شی، تو خیلی با هوش هستی، دکتر من، مهندس من، تو نفر اول می شوی، تو همه چیز را خیلی خوب یاد می گیری و مثال هایی از این دست. اینها عناوینی هستند که ممکن است هیچگاه محقق نشوند و در صورت عدم تحقق آنها، کل ساختار فکری فرزند ما به یکباره سقوط می کند و او را در منجلاب حقارت و بی لیاقتی فرو می برد.
بایستی بجای استفاده از چنین عناوینی، از کلماتی استفاده کنیم که روحیه تلاش، پشتکار، درایت و آینده نگری او را تقویت کند تا بتواند با اجرایی کردن این نگرش ها، به دستاورد های قابل حصول خود به بهترین شکل ممکن دست یابد.
- فشار های روانی
گاهی فرزند ما ممکن است بدلیل فشارهای روانی که متحمل می شود، نتواند در موضوعات درسی تمرکز و توجه کافی داشته باشد. اگر چنین موردی در فرزند ما صدق کند باید دلیل این فشارها در ابتدا شناسایی شود و سپس در صدد کاهش و یا بر طرف کردن درگیری های ذهنی فرزندمان برآییم.
از جمله فشارهای روانی که می توانیم اشاره کنیم این موراد است: فشار های روانی حاصل از مشاجرات و مشکلات خانوادگی، اعتماد به نفس پائین و مشکلات ناشی از آن، روابط اجتماعی پائین، احساس شکست و عدم موفقیت شخصی، مشکلات عاطفی و مواردی از این دست.
- بازی های رایانه ای
درگیری فکری و روانی فرزندان ما با بازی های رایانه ای در این دوره، امری اجنتناب ناپذیر و متداول است به طوری که ما نمی توانیم ورود به بازی های رایانه ای را در فرزند خود به طور کامل محدود کنیم، ضمن اینکه این اقدام از لحاظ رشد جامعه شناختی و رشد همراستا با دوره سنی خود حائز اهمیت است و در برخی موارد بازی ها می توانند باعث رشد توانمندی های مختلف ذهنی و مهارتی شوند. به همین دلیل ما هیچگاه قصد این را نداریم که مانع از بازی های رایانه ای فرزند خود شویم ولی مسئله اصلی در مدیریت و زمانبندی مناسب و مطمئن این تفریح است.
برای مدیریت درست بازی های رایانه ای در فرزندان، دو اقدام، بسیار ضروری است: 1- وجود زمانبدی و 2- انجام بازی های رایانه ای پس از اتمام عملکرد های مورد انتظار به طوری که نباید بازی های رایانه ای آمیخته با برنامه ریزی درسی فرزندتان باشد. چراکه نقش بسیاری از بازی های رایانه ای ایجاد تنوع، شور و هیجان و افزایش سطح انرژی کاربران است در حالی که فهم و یادگیری مطالب نیازمند آرامش و تمرکز است و این دو در مقابل یکدیگر هستند. بنابراین در زمانبندی بین برنامه درسی و بازی های رایانه ای بایستی زمان باری های رایانه ای پس از انجام تکالیف درسی باشد.
- توجه نامناسب
زمانی به فرزندتان توجه کنید و بازخورد بدهید که کار درست را انجام می دهد. بیشتر جستجو های ما مقایسه ای هستند و سعی می کنیم نقاط ضعف خود یا فرزندان را با نقاط قوت و مثبت دیگران مقایسه کنیم و ناخودآگاه بیشتر بدنبال کاستی ها فرزندان خود هستیم که باعث می شود متوجه نقاط مثبت و تلاش و ها و پیشرفت های فرزند خود نشویم و دائما یک نگاه منفی به آنچیزی که فرزند ما به آن تبدیل شده است داشته باشیم.
سعی تمام والدین بر این است که بتوانند فرزندان شایسته و رشد یافته پرورش دهند ولی این روند را سعی می کنیم از روش اشتباه پیش ببریم. ما از این موضوع غافلیم که آدمی به سمت امیدهایش رشد می کند نه ضعف هایش. ما بایستی با تشویق عملکرد های مثبت فرزندمان به او خوشبینی و انرژی بدهیم تا خودش ضعف هایش ر ا بپذیرد و برای برطرف کردن ضعف هایش تلاش کند.
- عادت های بد
یکی از موارد مهمی که در بی رغبتی تحصیلی فرزندمان مهم، تاثیرگذار و پایدار است، وجود عادت های بد است. ممکن است والدینی در دوره های مختلف تحصیلی و به خصوص دوره ابتدایی، شخصا نسبت به انجام تکالیف و آموزش مطالب کتب درسی اقدام کنند به گونه ای که سهم فرزند در یادگیری ناچیز و وابسته به حضور و همراهی والدین باشد. در این صورت فرزند اعتماد به نفس و باور خود را از اینکه می توند از عهده مطالب درسی بر بیاید را از دست می دهد و دچار عادت های بد و وابستگی تحصیلی می شود.
از دیگر عادت های بد، می توان به عادت های زمانی، مکانی و روش مندی بد مطالعاتی اشاره کرد که بایستی با ایجاد موقعیت و پیروی از اصول صحیح یادگیری، نسبت به تغییر این عادات ناسازگار با روند تحصیلی اقدام کرد.
آنچه که سعی کردیم در این مقاله داشته باشیم، طرح مهم ترین و تاثیر گذارترین عوامل بی رغبتی تحصیلی و در کنار آن ارائه روش های کاملا کاربردی و آزموده شده است تا با استفاده عملی از این راهکارها بتوانیم فرزندانی هدفمند و علاقمند به کسب دانش و مهارت پرورش دهیم.
نویسنده: سعید مقصودی خسروشاهی